loading...
اشعار آئینی (حسین محسنات)
حسین محسنات بازدید : 728 شنبه 30 فروردین 1393 نظرات (0)

آهش زمین کوفه را غم بار می کرد

از فرط غربت تکیه بر دیوار می کرد


شرمنده بود و خسته بود و دل شکسته

بهر کسی گوئی دعا بسیار میکرد


نامردی و نیرنگ شهر کوفیان را

در غربت پس کوچه ها اقرار میکرد


شرمندگی در دیده گانش موج میزد

با نا امیدی زیر لب تکرار میکرد


کوفه نیا کوفه نیا امروز در شهر

با هر که حرفت را زدم انکار میکرد


کوفه نیا من با دو چشم خویش دیدم

آهنگرش هم روز هم شب کار میکرد


بازار تیر و تیغ و نیزه داغ داغ است

هرکس برای پیکرت انبار میکرد


آنکه برایت نامه ها میداد هر روز

امروز بر قتل شما اسرار میکرد


آقای من در کوفه تو یاری نداری

دشمن فقط داری هواداری نداری


پیر و جوان این جماعت بی وفایند

عبد خدا نه بنده ی سیم و طلایند


دیروز مشتاق وصال یار بودند

امروز هم پیمانه با اهل زنایند


آقا نیا این قوم قصد جنگ دارند

در انتظار کشتن طفل شمایند


من از سر بارار ها فهمیدم اینها

پایش بیفتد بی حیای بی حیایند


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لگوی دوستان

    http://nafele.ir/wp-content/uploads/logo-orginal2.gif

    پایگاه اطلاع رسانی رهبری

    بلال نیوز'

    ردپا کلیپ

    پایگاه سایبری سربازان امام عصر(عج)

    پایگاه عاشورا72

    هیئت محبین امام حسن عسکری(ع)

    پورتال رسمی مداحان اهلبیت(ع)

    انصار کلیپ

    پایگاه فرهنگی روضه

    آمار سایت
  • کل مطالب : 189
  • کل نظرات : 270
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 134
  • آی پی امروز : 56
  • آی پی دیروز : 49
  • بازدید امروز : 111
  • باردید دیروز : 71
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 950
  • بازدید ماه : 3,065
  • بازدید سال : 27,608
  • بازدید کلی : 1,392,600
  • کدهای اختصاصی
    1
    روزشمار فاطمیه

    کد مداحی و آهنگ مذهبی

    هو الحق
    http://s6.picofile.com/file/8190548526/222.gif